سلام....خوبین؟؟
منم خوبم....
میخوام یه آپ کنم واسه گلم امین....
امشب یه حرفایی زد که بد نبود......میگفت چرا به دوستش اس میدم؟؟؟؟خودمم نمیدونم چرا معتاد شدم به اس دادن....خل شدم...همیشه دنبال یکیم که بحرفم باهاش..از وقتی که به دوستم گفت که باهاش دوس شه دیگه اعتمادم از بین رفت.ولی خیلیییییییییییییییییییی دوسش دارم...ولی رابطه ای که بی اعتمادی توش باشه دیگه معلومه...همیشه میخواستم پیشم باشه تا بحرفم باهاش تا کلی زر بزنم ولی وقتی بهش میزنگیدم دهنم بسته میشد...به خدا نمیدونم چرا...خیلییییییییییییی اعصاب 2تامونو خرد میکردم...ولی خب دیگه...
امین خیلی منو تحمل میکرد.هم اینکه چون دور بودیم هم اینکه چون اخلاقام بعضی وقتا خیلی گه میشد....همیشه ناراحتیامو غر زدنام واسه امین بود....
به قول دوستم من یه مرد دیدم اونم امین.........امشب بهمگفت بچم.......نمیدونم شاید هستم...خسته شدم از بس اینا غر میزنن(منظورم خانوادمه)متاسفانه من رابطه ی خوبی ندارم باهاشون.به خاطر اختلاف سنی زیادمون.در کل اینکه من کاملا به پسرم حق میدم.چون من یه گهم.نمیدونم چی شد که اینجوری شدم.خیلی دلم گرفته..خیلی دوست دارم آقایییییییییییییی
کارام خیلی زشت بودن..خیلیییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییی....
ببخشییییییییییییییییید
نظرات شما عزیزان:
بازم سر بزن